فرقه ضاله وهابیت - بـوی خـوش ظـهـور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فرقه ضاله وهابیت - بـوی خـوش ظـهـور

خانه |صفحه ی مشخصات | پست الکترونیک

فرقه ضاله وهابیت

با سلام خدمت همه دوستان

دهه کرامت مبارک باد

ادامه مباحث قبل

3- توسل:

در زمینه توسل به ارواح طیّبه و طلب دعا از آنان به درگاه الهى نیز مشابه مسئله
شفاعت وهابیون معتقد به شرک و بدعت مى باشند.
پاسخ:
اولا- پاسخى که در جواب شبه قبلى بیان شد در اینجا صادِ است که به چند مصداِ دیگر
اشاره مى شود:
* "و لو انّهم اذ ظلموا انفسهم جاءوک ناستغفرواللّه واستغفر لهم الرسول
لوجدوا اللّه توان رحیماً"،
(سوره شریفه نساء- آیه 64)
* مرویست عثمان بن ضیف از پیامبر (ص) که به مرد نابینا که طلب دعا از ایشان نموده
بود فرمود:
وضو گرفته دو رکعت نماز بخوان و سپس بگو: "اللهم انى اسالک واتوجه الیک بنبیک
نبى الرحمة. یا محمد انى اتوجه بک الى ربى فى حاجتى للتغنى. اللهم ثفعه لى".
این حدیث که در سنتى ابن ماجه، صحیح ترندى، مسنداحمد، مستدرک حاکم و مسانید دیگر
ذکر گردیده است، نشان مى دهد که وقتى ما از پیامبر سؤالى مى کنیم به خاطر نزدیک تر
بودن او به خداوند است و همچنین دیده مى شود که مستقیماً مى توان خطاب به پیامبر
نیز از او طلب دعا نمود.
ثانیاً- مشروعیت توسل نه تنها در نزد علماى شیعه، بلکه در نظر علماى اهل سنت نیز
معتبر مى باشد.
* قاضى عیاض روایت کرده که ابوجعفرمنصور در مسجد پیامبر (ص) با مالک بن انس روبرو
شد و از او پرسید آیا رو به قبله نموده و دعا کنیم یا رو به سوى پیامبر گردانم
مالک جواب داد: چرا رخسار خود را از پیامبر برمى گردانى در حالى که او وسیله تو و
پدرت آدم تا روز قیامت است، رو به جانب قبر نموده و او را شفیع خود قرار ده تا نزد
خداوند شفاعتت کند. (الغدیر 5/135)
* این اشعار منسوب است به محمّدبن ادریس شافعى:
آل النبى ذریعتى***و هم الیه وسیلتى
ارجوا بهم اعطى غداً***بیهدى الیمنى صحیفتى
(کشف الارتیاب 318)
* عمر به عباس عموى پیامبر متوسل مى شد تا او را استسقاء نماید. (الغدیر 5/144)
ثالثاً- سیره عملى علماى اهل سنّت نیز مطلب فوِ را تأکید مى کند:
* خطیب بغدادى در تاریخ خود مى گوید: در سمت غرب بالاى شهر، مقابر قریش است که در
آن موسى بن جعفر (ع) و جمعى دیگر مدفون مى باشند. پس با واسطه از ابوعلى خلال شیخ
حنابله نقل مى کند:
"ما همّنى امر فقصدت قبر موسى بن جعفر فتوسلت به الّا نهل اله تعالى لى ما
احب" (تاریخ بغداد 1/120)
ملاحظه مى شود که شیخ حنابله از قبر امام هفتم شیعیان تقاضا کرده و به ایشان متوسل
مى شده است.‏
‏* همچنین خطیب در تاریخ خود از شافعى نقل مى کند: "من به مزار ابوضیفه تبرّک
جسته و همه روزه آن را زیارت مى کنم و چون مرا حاجتى رسد دو رکعت نماز گزارده و در
کنار قبر او آمده و از خداوند حاجتم را مى خواهم که هنوز دور نشده روا مى شود.
(تاریخ بغداد 1/123)

4- تبرّک:
وهابیون مى گویند: تبرّک جستنى به آثار و یا وسائل پیامبر و یا اولیاء الهى حرام و
بدعت مى باشد و لذا مجاز نمى باشد، اگرچه در مورد پیامبر حالت حیات ایشان را
استثنا نموده اند، زیرا که ادله بسیارى وجود دارد که در هنگام حیات ایشان به زیادى
آب وضو، تار سو، آب دهان و موارد دیگر تبرّک جسته و به عنوان شفا آنها را استفاده
مى کرده اند.
پاسخ:
اولا- تلقى وهابیت از "بدعت" تلقى غلطى است چرا که از نظر آنان هر آنچه
که در گذشته سابقه نداشته است قابل ارتکاب در حال نمى باشد و لذا طبق همین اعتقاد
بوده که مظاهر تمدن جدید نظیر تلگراف و غیره از طرف سران مذهبى این فرقه بدعت
محسوب مى گردید. امّا معنى صحیح بدعت "ادخال ما لیس من الدین فى الدین"
مى باشد، یعنى چیزى را که دین در مورد آن اظهارنظر کرده و مردود شمرده آن را بدین
اضافه بنماییم امّا در مورد امور مباح که دین در آن مورد نظر خاصى ندارد چنانچه
مورد ارتکاب قرار گیرد از مصادیق بدعت نمى تواند شمرده شود.
ثانیاً- در مورد تبرّک دلائل بسیارى وجود دارد که این کار از امور مستحب مى باشد و
قطعاً جایز است به شرط اینکه نیت در تبرّک، استمداد از روح بزرگ اولیاء الهى باشد
نه اینکه بالاستقلال براى آنها قدرتى قائل شویم و به شرط اینکه با تبرّک به اشیاء
مختلف خود آن اشیاء چنانچه بت پرستان مى کنند مدّنظر نباشد.
حال به مواردى که حاکى از جواز تبرّک از نظر شرعى و اسلامى مى باشد اشاره مى کنیم:
* "اذهبوا بقمیصى هذا فالقوه على وجه ابى یأت بصیراً" (سوره شریفه یوسف-
آیه 91)
مى بینید که پیراهن یوسف (ع) مى تواند چشم یعقوب (ع) را شفا بخشد و تبرّک به آن
مجاز مى باشد.
* عبداللّه بن احمدبن حنبل مى گوید: از پدرم درباره مردى که منبر پیامبر خدا را
لمس نموده و بوسیده و به آن تبرّک مى جوید و همین کار را با قبر ایشان هم مى کند
پرسیدم، وى گفت: اشکالى ندارد. (وناءالوفاء 2/433)
* ابراهیم بن عبدالرحمن بن عبدالقارى روایت مى کند که دیدم عبداللّه بن عمر دست
خود را بر منبر پیامبر مى کشد و سپس بر روى خود مى مالد. (طبقات ابن سعد 2/13)
* از داوودبن ابى صالح روایت شده که روزى مروان بن حکم مردى را یافت که جبینى خود
را بر قبر پیامبر (ص) نهاده بود. مروان گریبان او را گرفته و پرسید: مى دانى چه مى
کنى آن مرد که ابوایوب انصارى بود روى خود را برگردانده پاسخ داد: آرى، ولى من
کنار سنگ نیامده بلکه نزد پیامبر خدا آمده ام و شنیدم که آن حضرت مى گفت: بر دین
من مگریید آنگاه که شایستگان آن را رهبرى نمایند، بلکه آنگاه بگریید که نااهلان آن
را رهبرى مى کنند. (الغدیر 5/149)
ثالثاً- اینکه استدلال گردیده که در حیات پیامبر تبرّک جایز، امّا در ممات ایشان
جایز نیست. چه وجهى مى تواند داشته باشد، مگر اینکه العیاذباللّه پس از مرگ پیامبر
ما ایشان را فوت شده تلقى کنیم، حال آنکه چنین نیست و حتى پس از موت ایشان نیز
بنابر آیات قرآن ایشان زنده مى باشند و مانند زمان حیات منشأ برکات خواهند بود.
رابعاً- خود وهابیون عامل به گفته هاى خویش نیستند از جمله اینکه به نقل از حضرت
آیت اللّه جعفرالهادى در مجلس نهارى که ماى بن باز (از رهبران مذهبى وهابیت) نیز
حضور داشت، پس از صرف ناهار حاضرین به تبرّک غذاى باقى مانده ماى بن باز پرداختند
و مورد نهى و نکوهشى نیز قرار نگرفتند.

5- زیارت قبر پیامبر (ص) و سایر قبور اولیاء:
ابن تیّمه و وهابیون معتقدند سفر به قصد حتى زیارت مرقد پیامبر (ص) و کلّاً هر
زیارتى حرام است و مجاز نمى باشد و احتمالا آن را نوعى تقرب به غیر خدا و از مقوله
شرک به حساب مى آورند و ضمناً ابن تیّمه ادعا نموده است کلیه روایات وارده در این
موضوع نیز بوده و در صماح و سنن و مسانید ذکر نگردیده است.

پاسخ:
اولا- ظاهراً در ابتداى اسلام پیامبر از زیارت قبور نهى مى کرده، امّا بعداً آن را
مجاز شمرده و به آن ترغیب نموده است. البته احتمالا دلیل نهى اولیه آن بوده که
قبور آن زمان مربوط به مشرکین و بت پرستان بوده است. از جمله ایشان فرموده اند:

* "زور القبور فانّها تذکرکم الاخره" (سنن ابن ماجه- 1/113)
* "...فزدروها فانّها تزهد فى الدنیا..." (سنن ابن ماجه- 1/114)
* "...فانّه یرِّ القلب و یدمع القینى..." (سنن نسایى- 4/89)
که تمامى اینها حاکى از آن است که زیارت قبور موجب کاهش دلبستگى به دنیا و عبرت
آموزى و توجه به آخرت مى شود.

* محمّدابوزهره از معتقدانهاى معاصر مصر در کتابى راجع به ابن تیمیّه در این مورد
او را مورد استناد قرار مى دهد و مى گوید: ما مخالف ابن تیمیّه هستیم که تبرّک به
زیارت قبر پیامبر را منع کرده، زیرا منظور ما از تبرّک عبادت و تقرّب به خدا به
واسطه مکان مشخص نیست بلکه مقصود یادآورى و کسب عبرت و بصیرت است و کدامین مسلمان
است که زندگى پیامبر و سیره هدایت و جنگ ما و جهاد آن بزرگوار را دانسته و سپس به
مدینه رفته و احساس نکند که در همین مکان پیامبر آمد و کرده و مردم را به راه حق
مى خواند و یا اینکه عبرت نگرفته و روحانیت اسلام و عظمت پیامبر را در نیابد. مگر
آنکه چنین انسانى از یاد خدا اعراض نموده و کوردل شده باشد. (المللوالنحل 4/58)

* "لایشد الرحال الّا الى ثلاثة مساجد، المسجدالحرام و المسجدالاقصى و مسجدى
هذا"

(صحیح مسلم کتاب الحج 2/1014)
ثانیاً- علامه امینى این احادیث خصوصى را جمع آورى نموده که به بعضى آنها اشاره مى
گردد:

* "من زار قبرى وجبت له شفاعتى" (بروایت عبداللّه بن عمر)
این حدیث را 41 تن از حفاظ حدیث اهل سنت از جمله ابن خزیم، دارقطنى، سیوطى و ابن
عساکر نقل نموده اند.

* "من جاءنى زائراً لاتحمله الّا زیارتى کان حقّاً على ان اکون له شفیعاً یوم
القیامة" (بروایت عبدابن عمر)

این حدیث را 16 تن از جمله ابوحامدغزالى، سبکى، سیوطى و سمهودى نقل کرده اند.
* "من حج البیت و لم یزرنى فقد جفانى" (بروایت عبداله بن عمر)
این حدیث را 19 تن از جمله سبکى و سمهودى نقل کرده اند.
* "من زار قبرى کنت له شفیعاً و من مات فى احد الحرمینى بعث اله عزّوجّل فى
الامنینى یوم القیامه"

(بروایت عمر)
این حدیث را یازده تن از جمله بیهقى، ابن عساکر، سبکى و سمهودى نقل نموده اند.
* "من زارنى بعد مدتى فکانمّا زارنى فى حیاتى..." (روایت حاطب بن ابى
بلتمه)

این حدیث را 13 تن از جمله دارقطنى، بیهقى و ابن عساکر و دیگران بیان نموده اند.
* "من زارنى بالمدینه محتسباً کنت له شفیعاً" (روایت انس بن مالک)
این حدیث را 21 تن از جمله حاکم نیشابورى، ابن عساکر، سبکى و دیگران نقل نموده
اند.

ثالثاً- بسیارى از فقهاء اهل سنت نیز نظر ابن تیمیّه در این خصوص را رد نموده اند
از جمله:

* "تقى الدین شافعى" که کتابى بنام "شفاء السقام فى زیاده خیر
الانام" در ردّ این نظر نگاشته است.

همچنین در باب استحباب زیارت پیامبر، مسئله را اجتماعى دانسته است.
* "عبداللّه بن احمدبن تداله" از فقهاى مشهور حنبلى در کتاب خود المخنى
زیارت قبر پیامبر را مستحب دانسته است.

* "نورالدین سمهودى در وناءالوفاء نه تنها زیارت قبر نبى بلکه قصد انجام آن
را نیز قرب دانسته است.

* "ابن حجرهیتمى شافعى" کتابى در رد نظر ابن تیمیّه بنام "الجوهر
المنظم فى زیارة قبر المکرم" نوشته است.

* "محمّدبن على شوکانى" در نیل الاوطار معتقد است که تمام علماء زیارت
قبر نبى (ص) را مستحب مى دانند و حتى بعضى از مالکیه و ظاهریه آن را واجب شمرده
اند.

* "فقهاى مذاهب اربقه نیز به استحباب زیارت قبر نبى (ص) فتوا داده اند.
(الفقه على المذهب الاربقه 1/505)


نوشته شده توسط محمد شولایی در جمعه 87/8/17 و ساعت 10:35 صبح | نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم
فرقه ضاله وهابیت - بـوی خـوش ظـهـور
محمد شولایی
مولای مهربان غزل های من ،سلام* سمت زلال اشک های من آقای من، سلام* ما بی حضور سبز تو، اینجا غریبه ایم * دستی، سری تکان بده،آقای من سلام
لینک به وبلاگ
منوی اصلی
 RSS 
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
فهرست موضوعی یادداشت ها

دل نوشته های پیشین

آمار وبلاگ
بازدید امروز : 89
بازدید دیروز : 26
مجموع بازدیدها : 189084
یاران آشنا
پر پرواز
نور
طراحی وب سایت download دانلود .بازی. تم.موبایل.نرم افزار.کرک.کد
کلام دل
گل نرگس
صمیمانه ها(یک دعای متفاوت)
پهلوان خورشید
شمیم بهشت
آسمانی (حتما یک سری بزن)
چشم دل
یا صاحب العصر و الزمان
مذهب عشق

منتظران دوست































خبر نامه
 
وضعیت من در یاهو
یــــاهـو

صلواتی بر محمدوآل پاکش

موسیقی وبلاگ
ذکر ایام هفته
سخنی گهربار از رسول مهربانیها
رتبه سایت در گوگل
PageRank
تقویم روز
مترجم وبلاگ
وضعیت من در یاهو
خطاطی کن
خطاطی نستعلیق آنلاین
فال حافظ بگیر
نمایش وضعیت آب و هوا
شناسایی وضعیت دوستان در یاهو
جستجو در وبلاگ
montazerezohour.ParsiBlog.com اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان