مادرم فاطمه - بـوی خـوش ظـهـور
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مادرم فاطمه - بـوی خـوش ظـهـور

خانه |صفحه ی مشخصات | پست الکترونیک

دیوونم کردی ارباب

امروز خیلی دلم گرفته ،باز دوباره دلم هوایی شده هنوز 2ماه نیست که از مدینه اومدم اما دلم دوباره هوای اونجا را کرده ،تو دلم رو میکنم به گنبد خضراءرسول الله میگم یا رسول الله آقا دوباره می خوام بیام نکه آقا من را یادت رفته ،نکنه این سفر ،سفر آخرم بوده آقا ، نکنه دیگه دعوت نمی کنی اما آقا با یکبار دعوت فقط دیوونم کردی با یکبار دعوتت خمار حرمت شدم آقا


نوشته شده توسط محمد شولایی در یکشنبه 85/5/1 و ساعت 10:42 عصر | نظرات دیگران()
دردودل با مارم فاطمه
 

کشتی شکست سلسله بادبان گسست

گردباد در مقابل و گم گشت ساحلم

 

یا زهرا،مادر جان ،دارم از خجالت آب میشم مادر،خیلی آلودگی دارم،خیلی گناهکارم ،اما در مقابل تو مادر مهربونی هستی با وجود تموم گناهایم تو من راه دادی توی خونت،مادر تو منو دعوت کردی اومدم مدینه ات اما وجود اونجا آتیش گرفت ،بمیرم مادر چقدر غریبی مادر، تو شهر پدرت (مدینه النبی)بعد از چهرده قرن هنوز غریبی مادر

مادر مادر این وهابی تو مدینه دلم را آتیش می زدند نمیگذاشتند تو بقیع بلند بلند برات گریه کنم مادر،برات بلند بلند روضه بخونم

مادر خیلی خوب میزبانی بودی مادر ،خیلی خوب مهمان نوازی کردی

اما چرا اینقدر غریبی اونم توی شهر پدرت

یک طرف مسجد النبی بااون همه شکوه وعظمت بارگاه پدرت و یک طرف قبرستان بقیع با قربتش با اون همه تاریکی توی شبهای مدینه

یادش بخیر بین الحرمین یک طرف گنبد خضراء پیامبر اعظم و یک طرف قبرستان تاریک بقیع

مادر چقدر زود تموم شد تاچشمم بهم زدم دیدم باید از مدینه خداحافظی کنم باید با مادرم خداحافظی کنم

خداحافظ ای ناله بی جواب        خداحافظ ای چهار قبر خراب

خداحافظ ای بهترین سرزمین       خداحافظ ای قبر ام البنین

وای مادرم،وای مادرم ،وای مادرم

از امشب به بعد علی تنها میشه مادر،علی بی همدم میشه مادر،علی بی یاور میشه مادر،علی می میره مادر

از آسمون چشمام بارون غم میباره

چند وقته که دل من روز خوشی نداره

بابام علی یک گوشه زانو بغل نشسته

مادر میون بستر با پهلوی شکسته

×××××××××

مادر مهربونم به درد و غم اسیره

تو نماز نشسته یک دست قنوت می گیره

دستهاش توون نداره برای کار خونه

چشمهای نیمه بازاش شعر سفر می خونه

وای مادرم،وای مادرم ،وای مادرم

××××××××××

از بس که قد کمونه می گیره دست به زانو

نمی تونه بخوابه شبها ز درد پهلو

وای مادرم ،وای مادرم ، وای مادرم

تو کوچه مادرم را دیدم به چشم خونبار

یه سیلی از عدو خوردیه سیلی خورد ز دیوار

وای مادرم ، وای مادرم،وای مادرم


نوشته شده توسط محمد شولایی در شنبه 85/4/3 و ساعت 6:33 عصر | نظرات دیگران()
فرهنگ فاطمی

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمهَ وَ اَبیها وَ بَعلَها وَ بَنیها وَ سِرِّ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُک        

       

حضرت فاطمه زهرا(س ) قبل از آن که بیندیشد یک پدر مهربان و رئوف را از دست داده است ، به این حقیقت می اندیشید که پیام آور الهی و رسول حق و برگزیده عظیم الشان اسلام را از کف داده است و نه تنها او ، که بشریت از فیض و رحمت و انوار مقدس این شخصیت بزرگ محروم شده است .

در میان مجموعه اشعار حضرت زهرای مرضیه (س ) درباره رسول گرامی اسلام (ص ) ، ابیات پرشوری را می یابیم که با این نگاه و نگرش به توصیف خصال و ویژگی های نبی اکرم (ص ) می پردازد. ابیات ذیل ،نمونه ای از این اشعار است :

و قد رزئنا به محضا خلیقته

صافی الضرائب واللاعراق و النسب

و کنت بدرا و نورا یستضا به

علیک تنزل من ذی العزه الکتب

و کان جبریل بالایات یونسنا

فقد فقدت فکل الخیر محتجب

فلیت قبلک کان الموت صادفنا

لما مضیت و حالت دونک الحجب

انا رزینا بما لم یرز ذوشجن

من البریه لاعجم ولاعرب

فانت والله خیر الخلق کلهم

و اصدق الناس حیث الصدق و الکذب

به مصیبت فقدان او گرفتار شدیم . هم او که در آفرینش ، هیچ تیرگی و ناصافی نداشت ، و از ریشه و تبار و طبیعتی صاف و خالص برخوردار بود.

توماه درخشان ، و نور پرفروغ حیات بودی که از جانب خدا بر تو « وحی » نازل می گشت .

جبرئیل به وسیله آیات قرآنی ، پیوسته مونس و همدم ما بود ، و چون تو کوچ نمودی ، همه فیض و خیرهای متصل به وحی الهی از ما پنهان شد.

ای کاش پیش از رحلت تو مرگ به سراغ ما آمده بود ، تا پس از رفتنت و حایل شدن پرده ها بین ما و تو ، زنده نبودیم .

ما به مصیبتی گرفتار آمدیم که هیچ اندوه رسیده ای از عرب و فارس به آن دچار نشده است .

به خدا سوگند که تو ازهمه مردم بهتری و به هنگام درنظر آوردن « راست » و « دروغ » تو از همه صادق تر و راستگوتر می باشی . (6 )

حضرت فاطمه زهرا(س ) در این سروده زیبا ، رسول خدا(ص ) را با برشمردن برخی از فضایل و صفات بزرگ اخلاقی توصیف می نماید و از رسالت و ماموریت الهی او یاد می کند.

حضرت زهرای بتول (س ) پیامبراکرم (ص ) را از تمام ناصافی ها و ناخالصی ها که دلها را زنگار می دهند و روح و روان را در محاصره خود درمی آورند و زمینه ساز بروز حالات زشت و عملکردهای مذموم و ضدالهی می شوند , پاک و منزه می داند و « اصل » و « ریشه » و « تبار » آن پیام آور الهی را « خالص » و « زلال » معرفی می کند.

همچنین رسول خدا(ص ) را « ماه درخشنده » و « نور حیات بخش » می نامد که بر ظلمات ارض می تابد و سرگشتگان را راه می نمایاند و به مقصد می رساند. و نیز محل ریزش انوار الهی می داند و فیض عظیم و رحمت بی کرانی که از این طریق بر بشریت ارزانی گشته است ، همان فیضی که توسط حضرت جبرئیل امین و به صورت « وحی » به قلب پاک رسول خدا(ص ) نازل می شد و پس از ارتحال او , منقطع گشت و بشریت از تداوم این خیررسانی بزرگ محروم شد.

حضرت زهرا(س ) با توجه به شخصیت جامع و عظیم و آثار بزرگ رسالت برای بشریت ، آرزو می کند که ای کاش قبل از این که رسول پاک الهی (ص ) روی در نقاب خاک می پیچید و دنیا را ترک می کرد , مرگ او و دیگران فرا می رسید و شاهد این خسران و زیان بزرگ و فقدان دردناک و رنجزا نمی شدند , فقدان و رنج و مصیبتی که به تعبیر زهرای مرضیه (س ) بر هیچ اندوه رسیده ای از ملت های عرب و فارس فرود نیامده است .

حضرت فاطمه (س ) پیامبراکرم (ص ) را از همه انسان ها برتر و افضل و نیک تر معرفی می نماید و از « صداقت و راستگویی » به عنوان یک صفت و خصیصه بارز در او یاد می نماید.

حضرت زهرا(س ) در ابیات ذیل ، به گونه ای دیگر به توصیف رسول گرامی اسلام (ص ) می پردازد :

قد کنت ذات حمی بضل محمد

لااختشی فیما و کان جمالیا

ماذا علی من شم تربه احمد

ان لا یشم مدی الزمان غوالیا

من در زیر سایه حضرت محمد(ص ) دارای « پشتیبان » بودم ، و از « ظلم » نمی هراسیدم ، و او برای من « جمال و آبرو » محسوب می شد.

کسی که یک بار تربت پاک و معطر احمد را ببوید , اگر تا پایان عمر خود هیچ عطر دیگری را نبوید زیان نکرده است . (7 )

در این ابیات , حضرت زهرا(س ) از نبی اکرم (ص ) به عنوان یک تکیه گاه و پشتیبان بزرگ یاد می کند , پشتیبانی که قدرت و توانمندی خاصی را در وجود آدمی ذخیره می سازد که در اثر آن از هیچ ستمی بیم به خود راه نمی دهد و در اوج ایمان و صلابت و عزت در برابر ظلم و جور می ایستد و با ظالمان و ستمگران به تقابل می پردازد.

و نیز ، پدرش را « جمال و آبرو » برای خود می نامد. همان چیزی که در پرتو آن همه خیرها و فیض ها و نیکی ها و ارزش ها تثبیت می شوندو به صیانت و حفاظت درمی آیند و حیات عزتمند و پاک و بالنده و سعادتمند را برای انسان تضمین می کنند.

حضرت زهرای مرضیه (س ) شخصیت پاک و الهی و معنوی رسول خدا(ص ) را آن گونه بزرگ و سترگ و ملکوتی می داند که معتقد است هرکس تربت معطر او را ـ که آمیخته با شمیم دل انگیز و روح بخش معنویت زلال می باشد ، ـ ببوید ، گویا تا پایان عمر از این لذت سرشار و رایحه دل انگیز بهره مند می باشد و آن گونه جان و روحش معطر می گردد که خود را از هر عطر و رایحه دیگری بی نیاز می یابد.

حضرت فاطمه زهرا(س ) برای این که شکوهمندی شخصیت والا و ملکوتی پیامبرگرامی اسلام (ص ) را توصیف نماید ، از روشی دیگر نیز بهره می برد و سعی می کند از این طریق مشخص نماید که فقدان او برای بشر تاسف انگیز می باشد و نه تنها انسان , که همه موجودات و آسمان و زمین در اندوه ارتحال سوزناکش می گریند.

یا رسول الاله یا خیره الله

و کهف الایتام و الضعفا

قد بکتک الجبال و الوحش جمعا

و الطیر و الارض بعد یبکی السما

و بکاک المحراب و الدرس

للقرآن فی الصبح معلنا و المسا

و بکاک الاسلام اذ صارفی الناس

غریبا من سائر الغربا

ای رسول خدا ، ای برگزیده خداوند ، ای پناهگاه بزرگ یتیمان و ناتوانان .

کوه ها ، حیوانات ف پرندگان ، و زمین برتو گریستند ، و سپس آسمان بر تو می گرید.

محراب مسجد و درس قرآن در هر صبح و شب ، آشکارا بر تو گریستند.

اسلام ، در آن هنگام که در بین مردم غریبی بسان دیگر غریبان گشت ، بر تو گریست . (8 )

در این ابیات ، حضرت زهرای بتول (س ) ابتدا به برخی از صفات و ویژگی ها و عملکردهای اجتماعی رسول خدا(ص ) اشاره می کند و آن پیشوای محبوب الهی را پناهگاه « یتیمان » و « ضعیفان » معرفی می نماید ، هم آنان که بگاه بی پناهی و درماندگی و تهی دستی به آشیان گرم و محبت خیز رسول الهی التجا می جستند و زمزمه های دل انگیز و آرام بخش او را می شنودند و دست نوازشگرش را بر سر خویش احساس می نمودند و نیازهایشان را مرتفع می یافتند.

و سپس فقدان پیامبر عظیم الشان اسلام را آن چنان دردناک و حسرت خیز و جانگداز و گسترده می داند که همه چیز و همه کس و تمام موجودات را سوگوار و مرثیه سرای او معرفی می نماید ، و « اسلام » را پس از ارتحال سوزناک پیامبراکرم (ص ) ،« غریب » می داند و عزادار در از دست دادن کسی که برای تبلیغ و ترویج و استقرار احکام و قوانین جامع و رهایی بخش و سعادت آمیزش رنج طولانی کشید و مقاومت دیرپا و ایثار و فداکاری های مستمر ورزید

.


نوشته شده توسط محمد شولایی در چهارشنبه 85/3/31 و ساعت 10:11 عصر | نظرات دیگران()
شهادت مادرم فاطمه

یادداشتهای دوستان به مناسبت عزای مادرم فاطمه

بسم رب الفاطمه

تا فاطمه است و جگر سوخته او
با داغ  دل لاله کسی کار ندارد
از ناله پنهان علی در دل شب ها
پیداست که دل دارد و دلدار ندارد

از دوست خوبم شمیم

بر حاشیه برگ شقایق بنویسید

گل تاب فشار در و دیوار ندارد

با عرض سلام ادب و احترام خدمت شما دوست گرامی

و ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام فاطمیه

و شهادت بانوی دو عالم  فاطمة زهرا سلام الله علیها

به شما دوست گرامی

بر احمد و بر کوثر قرآن صلوات

بر طلعت محبوبة یزدان صلوات

بر روح مطهر امام و شهدا

بر فاطمه مادر شهیدان صلوات

************

شب بود گل خانة ما را بردند

بیجان تن جانانة ما را بردند

آهسته در سوخته را واکردند

خاکستر پروانة ما را بردند

************

در جهان تا زنده ام گویم ثنای فاطمه

دست حاجت می برم سوی خدای فاطمه

گر برای درد بی درمان مداوا طالبی

رایگان درمان کند دارالشفای فاطمه

از دوست خوبم محمد هاشم نعمت الهی

 

فاطمه پشت در افتاد ،لگد سنگین بود

تلخی کام علی بر چه کسی شیرین بود

آتش گرفت ،سوخت در خانه علی

درخون نشست سینه پروانه علی

گوشه ای حسن نشسته ،گوشه ای حسین

گوشه ای به ناله شبانه زینبین

بی تو لب به خنده وا نمی کند علی

بی تو فضه را صدا نمی کند علی

 


نوشته شده توسط محمد شولایی در شنبه 85/3/20 و ساعت 10:3 عصر | نظرات دیگران()
فاطمه ، فاطمه است

السلام علیک یا فاطمه الزهراء

 

اسم آن مخدرّه فاطمه است و برای آن بزرگوار هشت لقب ذکر کرده اند: صدیقه، راضیه، مرضیه، زهرا، بتول، عذرا، مبارکه، و طاهره. از بعضی روایات استفاده میشود که زکیّه و محدّثه از القاب آن مخدره است و کنیه او ام ابیها است. 

عمر آن بزرگوار تقریباً هجده سال است. در روز جمعه بیستم جمادی الثانی سال پنجم بعثت به دنیا آمد و سال یازدهم از هجرت، سوم جمادی الثانی به دست گردانندگان سقیفة بنی ساعده شهید شد.

شخصیت حضرت زهرا را با این بحث کوتاه نمی توان معرفی کرد و آنچه را در اینجا آورده می شود قطره ای از دریای فضیلت آن صدیقة شهیده است.

شخصیت اسلامی از دو راه یافت می شود: از راه نسب و از راه حسب و فضایل نفسانی. شخصیت نسبی که اسلام آن را پذیرفته است تحت تأثیر عوامل مختلفی است. قانون وراثت، تغذیه از راه مشروع، تأثیر محیط، تأثیر همسر و رفیق، اولاد صالح و غیره در تشکیل چنین شخصیّتی نقش دارند. زهرا سلام الله علیها از نظر قانون وراثت، پدری چون رسول گرامی دارد که به گفتة‌ سعدی همة مراتب انسانیت را به کمالاتش پیموده است. همة تاریکیها به جمالش روشن شده است و همة صفات او در انتهای خوبی است .

در روایات آمده است که زهرا به قدری روی پا ایستاد و عبادت کرد که پاهای او متورم شد. حضرت حسن علیه السلام می گوید، مادرم از او ل شب تا صبح عبادت می کرد و هر گاه از نماز فازغ می شد به دیگران دعا می کرد. از او پرسیدم که چرا به ما دعا نکردید؟ فرمود: عزیز من اول دیگران، سپس ما ـ الجارثمّ الدّار.

تسبیح حضرت زهرا بسیار با فضیلت است. امام صادق فرموده: «تسبیح جده ام زهرا نزد من از هزار رکعت نماز بهتر است.» می گویند: زهرا برای کمک، خادمه ای لازم داشت و گرفتن خادم و خادمه در آن زمان رایج و بلکه لازم بود چون زهرا(ع) بر رسول الله وارد شد قبل از آنکه در این مورد چیزی بگوید، پیامبر فرمود: زهرا جان می خواهی چیزی به تو یاد دهم که بهتر از دنیا و آنچه در آن است باشد؟ و تسبیح مشهور را به او یاد داد.

زهرا سلام الله علیها با خوشحالی تمام به خانه بازگشت و به امیرالمؤمنین عرض کرد با دعایی که از پدرم صلوات الله علیه گرفته ام خیر دنیا نصیب من شده است.

سخاوت و ایثار زهرا

مفسرین شیعه و سنی اتفاق دارند که روزی زهرا(ع) با اطرافیانش روزه بودند در هنگام افطار فقیری رسید و ازآنها چیزی خواست. زهرا و پدرش و شوهرش و بچه هایش و خادمه اش افطار خود را به آن گدا دادند. زهرا برای افطار روز بعد نانی تهیه کرد یتیمی آمد زهرا نانرا به یتیم داد. در مرتبه سوم نانی تهیه نمود، اسیری آمد و افطار خود را به او داد و بالاخره هر سه شب را بدون افطار صبح کرد و آیة شریفه نازل شد: و یطعمون الطّعام علی حبّه مسکینا و یتیما و اسیرا. انّما نطّعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء ولا شکورا!

«و اطعام کردند طعامی را که دوست داشتند به مسکین و یتیم و اسیر. جز این نیست که این کار را فقط برای خدا می کنیم و از شما جز او سپاسی نمی خواهیم.»

در حق فاطمه چه می توان گفت که پیامبر گرامی چون بر زهرا وارد می شد یا زهرا بر او وارد می شد، چهره زهرا، سینة زهرا، دست زهرا را می بوسید، او را استقبال می کرد و به جای خود می نشانید و می فرمود: من بوی بهشت را از سینة زهرا استشمام می کنم. ولی همین زهرا به قدری برای دیگران متواضع است که وقتی امیرالمؤمنین از او اجازه می خواهد که کسانی بر خانه زهرا وارد شوند، زهرا با آنکه از این ملاقات سخت بیزار است، امّا چون علی می خواهد، آن بانوی متواضع در مقابل شوهر می گوید: خانه، خانة تو و من هم کنیز تو هستم.

زنی می آید و از زهرا مسئله ای سؤال می کند اما چون بیماری فراموشی دارد، ده بار بر می گردد و مسئله را سؤال می کند. در بار دهم از زهرا عذر خواهی می کند و زهرا در جواب می فرمای : »در هر بار، پروردگار عالم به من پاداشهای زیادی عنایت می کند، پس تکرار سؤال تو عذر ندارد.«

زهرا سلام الله علیها وقتی پدر بزرگوارش فضة خادمه را به او داد به دستور پدر کارهای خانه را قمست کرد: یک روز زهرا کارها را انجام می داد و روز دیگر نوبت فضّه بود.

نباید فراموش شود و بانوان باید بدانند که زهرا و همة اهل بیت، سر مشق زندگی ما هستند، همه باید از پیامبر گرامی و خاندان او سرمشق بگیرند. قرآن چنین دستور می دهد.

لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة‌ لمن کان یرجوالله والیوم الآخر..

به تحقیق که رسول خدا سرمشق است برای کسانی که امید به خدا و روز جزا دارند.

ما اگر سعادت دو جهان را بخواهیم باید پیرو رسول اکرم و اهل بیت گرامی او باشیم. بانوان اسلامی وقتی به سعادت می رسند که د رعفّت، ایثار، فداکاری، مردم داری، شوهر داری، خانه داری و تربیت اولاد، پیرو زهرا سلام الله علیها باشند.

صاحب وسایل الشیعه در جلد دوم وسایل، قضیه ای از زهرا نقل می کند که همه مخصوصاً بانوان اسلام باید به آن توجه داشته باشند.

مضمون همة روایات چنین است: فضة‌خادمه در روزهای آخر عمر زهرا او را مهموم و مغموم یافت علّت را پرسید: زهرا گفت: »چون جنازة مرا بلند می کنند حجم بدن من نمایان است و نامحرم حجم بدن مرا می بیند.« فضه می گوید شکل عماری را برای زهرا رسم کردم و گفتم در عجم رسم است افراد با شخصیت را در عماری بگذارند. همه می دانیم که وصیّت مؤکّد کرد که امیرالمؤمنین او را شب غسل دهد و کفن و دفن کند و کسی را هم خبر نکند.


نوشته شده توسط محمد شولایی در جمعه 85/3/19 و ساعت 10:55 عصر | نظرات دیگران()
روز وصل

بادلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم. و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم

 

 

 

 

 


نوشته شده توسط محمد شولایی در یکشنبه 85/3/14 و ساعت 9:59 صبح | نظرات دیگران()
درگذشت پدر احمدی نژاد

یک خبر تاسف بار

پدر بزرگوار رئیس جمهور محترم در گذشت

ما هم به عنوان قطره ای از دریا ی بیکران

ملت ایران این ضایعه تاسف بار را به رئیس جمهور مردمی دکتر محمود احمدی نژاد تسلیت می گوییم

انالله و انا علیه راجعون

حاج احمد احمدی نژاد پدر رئیس جمهور محبوب، سحرگاه امروز در بیمارستان شهید چمران تهران در سن 82 سالگی به علت عارضه قلبی در گذشت

برای شادی روح آن مرحوم فاتحه می خوانیم


نوشته شده توسط محمد شولایی در سه شنبه 85/3/9 و ساعت 2:39 عصر | نظرات دیگران()
شباهت مهدی (عج)به پیامبر اعظم

بسم رب المهدی

از اخلاق پیامبر اعظم(صلی الله علیه واله)


 

و در اخلاق حضرت همین بس که ‏خدایش درباره‏اش فرمود: «و انک لعلى خلق عظیم‏»بیائیم در این سخن ربانى که پیامبر را داراى منشى سترگ واخلاقى عظیم معرفى مى‏کند .

وچه شباهتی دارد مهدی به جد خویش (پیامبر اعضم) کهدر روایات آمده است او با متانت و متین و خوش خلق همچون جدش رسول خدا مردم را از راه قلبها به طرف خدا می کشاند زیرا که او با خلق خوش با مردم رفتار میکند.

 


نوشته شده توسط محمد شولایی در سه شنبه 85/3/9 و ساعت 2:5 عصر | نظرات دیگران()
زیارت

درمدینه و مکه جای همه شما خالی بود انشاءالله که قسمت همه شما بشه تا بتونید حضرت رسول اکرم وحضرت فاطمه زهراء، اما م حسن مجتبی و امام زین العابدین ،امام محمد باقر ،امام جعفر صادق ،حضرت عباس (عموی پیامبر)،فاطمه بنت اسد(مادر حضرت علی)،حضرت ام البنین(مادر حضرت ابوالفضل)،حضرت حمزه سید الشهدا(عموی پیامبر)حضرت خدیجه(مادر حضرت محمد)و ... واز همه مهمتر زیارت خانه خداکه هیچ لحظه ای بهتر از طواف به گرد خانه خدا نیست به به که چه صفا یی داره نگاه به خانه خداودیدن طواف کنندگان که همه گرد خانه ای سیاه پوش با لباس سفید میگردندو انگار میبینی فرشتگان و ملائک را گرد دوست طواف می کنند چه شکوه و عظمتی داره طواف وبعد ازطواف سعی بین صفا و مروه که احساس می کنی همانند هاجر به دنبال آب می گردی

اما مدینه چیز دیگری است مسجد النبی و قبرستان بقیع و چقدر غریبند ائمه بقیع

کبوتر امام رضا

تو که هر روز میسوزه صدتا چراغ دور و برت         به امام رضا بگو غریب تویی یا مادرت

روز آخر مدینه تحملش سخت چون باید بارسول الله و ائمه بقیع که یک هفته با اونا انس گرفتی خداحافظی کنی

خداحافظ ای بهترین سرزمین        خداحافظ ای قبر ام البنین

خداحافظ ای چاه ها ،نخل ها               خداحافظ ای اشک ها، آه ها


نوشته شده توسط محمد شولایی در پنج شنبه 85/3/4 و ساعت 11:0 عصر | نظرات دیگران()
زیارت خانه خدا و مدینه النبی

سلام به همه دوستان

میدونم با خودتان میگویید چرا این چند وقته نیستش و مطلب نمی نویسه راستیاتش من رفته بودم دعا گوی همه شما باشم .

رفته بودم به بهترین سرزمین ،بهترین مکان دنیا،مکه و مدینه

جای همه شما خالی

مدینه گفتن و مکه شنیدن                شنیدن کی بود مانند دیدن

تا بعد یا علی...

منتظر نظراتتان هستم و در نظر دارم خاطرات این سفر مقدس را برایتان بنویسم


نوشته شده توسط محمد شولایی در یکشنبه 85/2/31 و ساعت 10:9 عصر | نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم
مادرم فاطمه - بـوی خـوش ظـهـور
محمد شولایی
مولای مهربان غزل های من ،سلام* سمت زلال اشک های من آقای من، سلام* ما بی حضور سبز تو، اینجا غریبه ایم * دستی، سری تکان بده،آقای من سلام
لینک به وبلاگ
منوی اصلی
 RSS 
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
فهرست موضوعی یادداشت ها

دل نوشته های پیشین

آمار وبلاگ
بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 7
مجموع بازدیدها : 186115
یاران آشنا
پر پرواز
نور
طراحی وب سایت download دانلود .بازی. تم.موبایل.نرم افزار.کرک.کد
کلام دل
گل نرگس
صمیمانه ها(یک دعای متفاوت)
پهلوان خورشید
شمیم بهشت
آسمانی (حتما یک سری بزن)
چشم دل
یا صاحب العصر و الزمان
مذهب عشق

منتظران دوست































خبر نامه
 
وضعیت من در یاهو
یــــاهـو

صلواتی بر محمدوآل پاکش

موسیقی وبلاگ
ذکر ایام هفته
سخنی گهربار از رسول مهربانیها
رتبه سایت در گوگل
PageRank
تقویم روز
مترجم وبلاگ
وضعیت من در یاهو
خطاطی کن
خطاطی نستعلیق آنلاین
فال حافظ بگیر
نمایش وضعیت آب و هوا
شناسایی وضعیت دوستان در یاهو
جستجو در وبلاگ
montazerezohour.ParsiBlog.com اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان